ارزش اقتصادی نفوذ منطقهای ایران بیش از اتمی است
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۱۵۳۴۵
دکتر مهتدی بخشی از نفوذ منطقه ای قابل دیپلماسی است و بخشی از آن نیست؛ گفت: ارزش اقتصادی نفوذ منطقهای ایران بیش از اتمی است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان؛ دکتر محمود مهتدی، عصر پنجشنبه(۲۲ تیر) در نشست "تفکر یهود و صهیونیزم جهانی" که با حضور هسته های بین الملل بسیج دانشجویی استان های کرمان، سیستان و هرمزگان برگزار شد؛ گفت: بحث "بین الملل" غامض ترین مفرده نه فقط برای جهان سوم که برای نخبگان اروپایی و آمریکایی هم هست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارشناس ارشد مطالعات صهیونیزم با بیان اینکه ارزش نفوذ منطقهای بیش از اتمی است؛ افزود: اگر می خواهید ارزش اقتصادی نفوذ منطقه ای را حساب کنید؛ بدانید ترامپ گفت ما هفت تریلیون دلار در منطقه هزینه کردیم و هیچ چیز به دست نیاوردیم؛ کسانی که ریاضی می دانند حساب کنند هفت تریلیون دلار در برابر هیچ، چقدر همه چیز؟ این قیمت نفوذ منطقه ای ایران است.
وی ادامه داد: بخشی از نفوذ منطقه ای قابل دیپلماسی است و بخشی از آن نیست؛ گفت: این پریشانی هایی که سیستماتیک و آکادمیک در کشور ایجاد می شود در نهایت می خواهد ختم شود به آنجا که به حکومت بگویند این همه مشکل از اقتصاد است و آن هم دست ما است.
دکتر مهتدی تصریح کرد: بزرگترین دروغ قرن بیستم این است بین الملل بعد از جنگ جهانی دوم در امتداد و استمرار طبیعی بین الملل قبل از جنگ جهانی دوم است که بر مبنای آن چیزهایی ساخت و ساز شده که اگر آن را دقیق ندانیم، درک نمی کنیم بین الملل جیست.
وی با توضیحاتی راجع به وعده بالفور به عنوان سندی که بعد از پیروزی متفقین در جنگ جهانی اول تحلیل خوبی نشده است؛ افزود: جنگ جهانی دوم هم اسرار به کلی سری دارد که هیچگاه فاش نخواهد شد و ما از روی نتایج می توان فهمید چه قراردادهایی بوده است.
دکتر مهتدی گفت: جنگ جهانی دوم به قدری پیچیدگی دارد که اگر کسی استنتاج ملموس از آن در نیاورد هیچ چیز از بین الملل نمی داند.
وی تصریح کرد: برای درک وضعیت بین الملل فعلی باید گفت استعمار بعد از جنگ جهانی دوم ایدئولوژی گرفته در حالیکه قبل از جنگ جهانی دوم در واقع نتیجه قرن نوزدهم یعنی پایان ایدئولوژی است و برای این ایدئولوژیزه هزینه های بسیار سنگینی پرداخت شده است.
کارشناس مسائل بین الملل اظهار کرد: ما در لحظاتی به سر می بریم که در تاریخ بی سابقه است زیرا استعمار ایدئولوژیزه شده توسط موجودی به نام اسرائیل یعنی برای اسرائیل هزینه های آنچنانی اعم از اخلاقی، سیاسی و مالی می شود.
وی در بخشی از سخنانش گفت: آن قسمت از برجام که در داخل آمریکا بحث شده سیاست بسیار بزرگی است که کیسینجر درباره آن می گوید با ایران باید دیپلماسی پیک پنگ را اجرا کرد؛ سیاستی که خود کیسینجر زمان نیکسون اجرا می کند برای همین مقام معظم رهبری در پاسخ به ترامپ که گفته بود برجام را پاره می کنم فرمودند ما آن را آتش می زنیم یعنی{در برجام} به منافع شما تن دادیم.
دکتر مهتدی بیان کرد: هدف اصلی بحث این است بعد از جنگ جهانی دوم معامله ای بین انگلستان و آمریکا انجام گرفته که باید دید دلال آن که بوده؟ توافقات چه بوده و چه شرط ها و موضوعاتی گفته شده در حالیکه هیچ سندی نداریم اما از نتیجه می فهمیم همه مستعمراتی که انگلیس در خلیج فارس و اقیانوس آرام داشته و حتی کشورهایی مثل نیوزیلند و استرالیا به آمریکا سپرده شده است.
دیپلمات سابق ایران در بخش دیگری از سخنانش مطالبی در خصوص کشورهای فرانسه، آلمان، انگلیس و... بیان کرد: صهیونیزم ها، یهودیان آلمانی هستند که در جنگ به کشور خود خیانت کردند و این خیانت به قدری ارزشمند بوده که باعث پیروزی آنها شده است.
وی افزود: کل اروپای غربی از جمله فرانسه توسط آلمان اشغال شده و توصیه می کنم شرح حال چرچیل را بخوانید.
پایان پیام/80منبع: شبستان
کلیدواژه: جنگ جهانی دوم نفوذ منطقه ای دکتر مهتدی بین الملل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۱۵۳۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تظاهرات در دانشگاههای آمریکا به چه معناست؟
فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسنها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری میکند. در حقیقت، آنها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سوهای جدیدی را نوید میدهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیتهای تازهای را نیز داشت.
به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید میبیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانههای سختی را تجریبه میکند و هیچ بعید نیست که در سالهای آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.
در این رابطه، برخی اندیشکدههای معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین میرود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.
با این همه، به طور خاص میتوان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.
۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربیشاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرتهای غربی با لغات بازی میکنند و ملتهایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود میکنند.
با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزایهای غربیها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزشهای متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملتهای جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استانداردهای دوگانه قدرتهای غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرتهای غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیستها در جنگ غزه به پا میخیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و میشود، میگویند.
موضوعی که حقیقتا ضربهای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعارهای دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.
۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربیهژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی دست به هر اقدامی میزنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظامهای حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیتها دقیقا همان چیزیهایی هستند که این نظامهای حکمرانی مطرح میکنند.
در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روندها و رویههای متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استانداردهای دوگانه جهان غرب و هم متنوعتر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیتها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیتهای تازهای رونمایی کرده است.
۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربیدر سالهای اخیر نظامهای حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بیمنطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطبهای قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانهای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قارهای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.
در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانهای به مصاف رقبای بین المللی خود میرود، گواهی روشن بر تضعیف اهرمهای میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیتهای جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش میگذارد.